معمای احمدی نژاد

جمعیت جوانان انقلابی

معمای احمدی نژاد

جمعیت جوانان انقلابی

عملکرد احمدی نژاد در فتنه 88

شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۳۹ ق.ظ

فتنه 88 یکی از بزنگاه های انقلاب اسلامی بود. بزنگاهی که به ناحق به نظام جمهوری اسلامی ایران برچسب خیانت به آرای مردم را زدند در حالی که بنا به گفته مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران رای مردم راه حق الناس می داند.

عملکرد هر فرد و جناحی در این دوران طرازی مناسب برای سنجش دلبستگی افراد به آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی می باشد. چه بسا افرادی در این دوران غبار آلود با بصیرت تمام با هجمه ها علیه نظام جمهوری اسلامی مقابله نمودند و بعضا جان خود را در دست گرفته و در کف خیابان ها سعی در آرام کردن مردم و دفع خطر داشتند. و اما بسی تاسف که برخی خواص آزمون خود را در پیشگاه خدا و ملت به خوبی پس نداده و کشور را به لبه ی پرتگاه کشاندند. از این جهت بررسی نقش سیاسیون به ویژه خواص و مسئولین رده بالا در این ایام راهگشای انتخاب اصلح برای مسئولیت های آینده است. قطع یقین فردی که نتوانستنه است در روزهای نفس گیر انقلاب نمره قبولی بگیرد جایگاهی نزد مردم نخواهد داشت.

اما نقش احمدی نژاد در فتنه 88 چه بود؟

در ادامه مطلب بخوانید.


بر همگان آشکار است که فتنه نقشه ای از پیش طراحی شده توسط آمریکا و اسرائیل بود و نیاز به بازیگران و آتش افروزان داخلی داشت.

در میان انبوه برنامه هایی که رسانه ملی برای معرفی کاندیداها تدارک دیده بود، صحبت‌های چهره به چهره آنها با دوربین و نیز مصاحبه های کارشناسی و مصاحبه با خبر شبکه 2 سیما بیننده زیادی داشت اما توجه اصلی را فیلم‌های مستند تولیدی ستاد کاندیداها و از آن مهم‌تر، مناظره‌های رودرروی آنها به خود جلب کرد و تاثیر غیر قابل انکاری در سرنوشت انتخابات گذاشت.

در مناظره تلویزیونی 13 خرداد میان احمدی نژاد و میر حسین موسوی، احمدی نژاد ضمن وارد کردن اتهام فساد اقتصادی به خانواده هاشمی رفسنجانی، وی را بنیانگذار اشرافیت خواند و سه رقیب خود یعنی رضایی، موسوی و کروبی را به عنوان نمایندگان هاشمی در انتخابات مورد تهاجم قرار داد.

روز بعد از مناظره 13 خرداد (مناظره موسوی- احمدی نژاد)، مسئولان ارشد کشور در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در مرقد مطهر شرکت کردند. رهبر انقلاب در این مراسم به موضوع انتخابات و تبلیغات انتخاباتی هم اشاره کردند و گفتند: «درباره حضور جوانان علاقه‌مند به نامزدها در خیابان‌ها حرفی نمی‌زنم اما مبادا این مساله به مجادله و درگیری و اغتشاش بینجامد که اگر کسی به این مساله اصرار داشته باشد، حتما یا خائن است یا بسیار غافل ... خودِ نامزدهای محترم هم مراقب باشند. نمی پسندد انسان که ببیند یک نامزدی، چه در نطق های تبلیغاتی، چه در سخنرانی، چه در تلویزیون، چه در غیر تلویزیون، برای اثبات خود متوسل بشود به نفی آن دیگری، آن هم با یک استدلال‌های گوناگون؛ به نظر من این درست نیست ... البته اختلاف نظر، اختلاف رأی، اختلاف سلیقه، در مسائل گوناگون، در مسائل شخصی، در مسائل عمومی، یک امر طبیعی است؛ اشکالی هم ندارد. نگذارید این به اغتشاش منتهی بشود. این را خود نامزدهای محترم هم توجه کنند.»[1]

اما متاسفانه روزهای بعد نیز علی رغم تذکرات رهبری هیجان مردم و جوانان روز به روز افزایش می یافت و نه تنها تهمت ها و افتراها پایان نپذیرفت بلکه از مجاری مختلف ادامه پیدا کرد.

سرانجام با نقش آفرینی سران فتنه و از سویی آتش افروزی های شخص رییس جمهور وقت در مصاحبه ها، تبلیغات و... آنچه که نمی بایست اتفاق بیفتد رخ داد و دشمنان نظام از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را بردند.

 

اوج گیری تظاهرات با خس و خاشاک خواندن معترضا توسط آقای احمدی نژاد


متاسفانه آقای احمدی نژاد باز هم پس از این رخداد ناگوار دست از آتش افروزی های خود برنداشته و در جشن پیروزی خود معترضین را خس و خاشاک می نامد که این موجب افزایش اعتراضات گردید. احمدی نژاد در سخنرانی خود می گوید: «امروز خبرنگاری سؤال کرد، بعضیها گوشه و کنار بعضی از کارها را انجام می‌دهند، اغتشاش است، شورش است، من یک مثال زدم و نتیجه گیری کردم. گفتم ملت ایران یکپارچه است، در یک مسابقه فوتبال ۵۰ هزار تماشاچی می‌روند، آن کسی که تیمش باخته عصبانی است و به هر دری می‌زند، در ایران در انتخابات ۴۰ میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیین کننده اصلی بودند حالا چهار تا خس و خاشاک در این گوشه‌ها یک کاری می‌کنند.»[2] وی همچنین در این سخنرانی در جواب رهنمودهای رهبری که در جریان تبلیغات انتخابات خواسته بودند برای اثبات خود به نفی دیگران متوصل نشده و به فردی توهین نکنید می گوید: «عده‌ای می‌گویند چرا از بعضی از افراد نام بردید، آبروی نظام رفت، آبروی کشور رفت، ولی باورم این است که آبروی کشور در اجرای عدالت و در تأمین حقوق مردم است ... در مسیر مبارزه با مفاسد می‌گویند شما ۳۰ سال انقلاب را زیر سؤال بردید، دوران امام را زیر سؤال بردید. در حالی که چنین نگاهی صحیح نیست. ما بارها گفته‌ایم که خدمات این انقلاب در طول ۳۰ سال در تاریخ بی‌نظیر است.»[3]

رهبری مجددا در خطبه های تاریخی 25 خرداد در جواب می گویند: «این چهار نفری که وارد عرصه‌ی این انتخابات جدی شدند، همه‌شان جزو عناصر نظام و متعلق به نظام بودند و هستند. یکی از اینها رئیس جمهور کشور ماست؛ رئیس جمهور خدوم، پرکار، زحمتکش، مورد اعتماد. یکی از آنها نخست وزیر هشت سال در دوران ریاست جمهوری خود بنده است. یکی از آنها فرمانده‌ی سپاه در سالهای متمادی و یکی از فرماندهان اصلی دوران دفاع مقدس بوده است. یکی از آنها دو دوره رئیس قوه‌ی مقننه‌ی کشور بوده است؛ رئیس مجلس شورای اسلامی بوده است. اینها عناصر نظامند؛ اینها همه‌شان متعلق به نظامند. البته اختلاف‌نظر دارند، اختلاف برنامه دارند، در جهتگیری های گوناگون سیاسی با هم تفاوت های متعددی دارند؛ اما همه‌شان مال نظامند؛ چهار نفر از عناصر نظامند. این رقابت درون نظام تعریف شد؛ نه رقابت بین درون نظام و بیرون نظام، که رادیوی صهیونیستی و رادیوی آمریکا و رادیوی انگلیسِ خبیث و دیگران هی می خواهند این را دامن بزنند. نخیر، رقابتی بود در درون نظام و بین عناصر وابسته‌ی به نظام؛ متعلق به نظام، و همه‌شان هم با این سوابق. همه‌شان را من از نزدیک میشناسم، افکارشان را میدانم، سلائقشان را میدانم، خصوصیات رفتاریشان را میدانم، با همه‌شان از نزدیک من کار کردم. ... اینی که بخواهند صورت مسئله را تغییر بدهند، این صد در صد مغرضانه و خباثت آلود است. دعوا بین نظام و بیرون از نظام نیست، دعوا بین انقلاب و ضد انقلاب نیست؛ اختلاف بین عناصری در درون چهار چوب نظام است. ... این گفتگوها -مناظره ها- نباید به جائی برسد که تبدیل بشود به کدورت و کینه. اگر این شد، آنوقت اثر عکس خواهد داشت. اگر به همان شکلی که آن روز بود و در همان حد باقی بود، این خوب بود؛ اما اگر بنا باشد همین طور کش پیدا کند، ادامه پیدا کند، هی بگومگو بشود، این تدریجاً تبدیل خواهد شد به کینه ... کارنامه‌ی درخشان سی ساله‌ی انقلاب کمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضی از اشخاص برده شد که اینها شخصیتهای این نظامند؛ اینهاکسانی هستند که عمرشان را در راه این نظام صرف کردند.»[4] در ادامه همین خطبه مقام معظم رهبری ضمن دفاع از آقایان ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی موضعی جدی و محکم در خصوص تهمت های آقای احمدی نژاد به این دو شخص اتخاذ نمودند که در جای خود به آن ها خواهیم پرداخت.

خلاصه آنکه آقای احمدی نژاد با وارد کردن افرادی همچون آقای هاشمی رفسنجانی با تهمت های اثبات نشده و خشمگین ساختن معترضان با سخنان نسجیده آتش فتنه را شعله ور تر ساخت و جالب آن است که پس از این شعله افروزی ها دیگر هیچ نام و نشان، اقدام و سخنرانی از آقای احمدی نژاد در راستای مهار فتنه و خاموش کردن آتش مخالفت ها نمی بینیم!

سردار اسماعیل تهرانی مقدم می گوید: «روز اول فتنه 88 با آقای مشایی رفت مسکو و برگشت ... روزی که برگشته بودند از ساعت ۶ در دفترش جلسه بود. رفتم دیدم هیچ کس نیامده است و فقط من بودم. بعد از من، آقای حسین طائب رسید. قبل از آمدن آقای طائب، ایشان گفت: «چه خبر؟» گفتم: «خیابان‌ این جوری بود.» گفت: «خیلی خوب شد. دایره را تکان دادیم و اضافات و آشغال‌ها رو آمد. با آنها برخورد کنید و همه را جمع کنید ببرید. بروید خاتمی و بقیه را دستگیر کنید و شر همه را کم کنید و بروید.» گفتم: «مرد حسابی! چه می‌گویی؟ می‌روی مصاحبه و سخنرانی می‌کنی و می‌گویی خس و خاشاک و آت و آشغال. الان همه به خیابان‌ها ریخته‌اند و بحران است و نمی‌شود قضیه را به این سادگی جمع کرد و حالا می‌گویی بگیرید ببرید و تمام؟!» خیلی ناراحت و تند شدم و گفتم: «حالا اینها به کنار، برای چه می‌روی آنجا مشایی را با خودت می‌بری؟» پرسید: «چرا؟» گفتم: «علما نسبت به او موضع دارند و با این کارت انگشت در چشم علما می‌کنی. چرا حالا که او را می‌بری وسط این فتنه، جلوی دوربین می‌بریش که همه او را ببینند؟ باید الان اوضاع را آرام کنیم و داری برعکس عمل می‌کنی.» بعد از ما آقای طائب آمد و قدری آهنگ صدا و موضعم را تغییر دادم.»[5]

سردار احمدی مقدم در ادامه می گویند: « خودش را از پیش برنده می‌دانست. حتی به من گفته بود تلاش کنید خاتمی به میدان بیاید و یک بار برای همیشه پرونده‌اش جمع شود و برود پی کارش. نظرش این بود که آنها باید یک بار شکست بخورند، تمام شوند و بروند. گفتم آقای احمدی‌نژاد انتخابات پیش رویمان پر چالش است. اول اینها را رقیب نمی‌دانست و باور نداشت. وقتی موسوی شروع به سفر به استان‌های مختلف کرد.»[6]

همچنین آقای داوود احمدی نژاد برادر رییس جمهور سابق کشورمان در خصوص فتنه می گوید: «فتنه 88 پیاده نظام دشمن بود و سه هدف پایمالی خون شهدا، ایجاد اختلاف داخلی و سرگرم کردن مسئولان برای عدم نفوذ انقلاب به سایر کشورها و تخریب وجهه ایران اسلامی در دنیا را در برنامه کاری خود داشت. ... هدف جریان انحرافی و فتنه یکی است ... جریان انحرافی گوساله سامری زمان است که در حال برنامه‌ریزی برای انحراف مردم از خط ولایت فقیه است ... هدف جریان انحراف جاری کردن مکتبی غیر از اسلام در کشور است و این جریان باید بداند که بزرگی ملت ایران در سایه اسلام است.»[7]

با مرور آنچه که در بالا ذکر گردید این سوال پیش می آید به راستی نقش اقای احمدی نژاد در فتنه 88 چه بود؟ چرا ایشان نه تنها گامی مثبت در راستای خاموش کردن آتش فتنه برنداشتند بلکه بدتر با نطق های خود آتش فتنه را شعله ور تر ساختند؟ چرا شخصی که خود را ولایت مدار می داند به رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب گوش نداد و با تهمت ها و یا به گفته ی خودش با افشاگری به نیت اجرای عدالت تیشه به ریشه انقلاب و نظام زد و کشور را تا لبه ی پرتگاه برد؟



[1] بیانات در بستمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) 14/03/138

 

[2] www.ghatreh.com/news/nn20219039

[3] www.ghatreh.com/news/nn20219039

[4] www.farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7190

[5] www.aftabnews.ir/fa/news/314889

[6] همان

[7] www.fararu.com/fa/news/80289


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی