زندگی نامه دکتر احمدی نژاد (2)
در "ادامه مطالب" قسمت دوم زندگی نامه دکتر محمود احمدی نژاد را مطالعه کنید.
احمدی نژاد و تسخیر لانه جاسوسی
یک ماه پس از انتخاب آقای احمدی نژاد در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری موضوع حضور یا عدم حضور ایشان در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی مطرح شد. رسانه های غربی با انتشار عکسی مدعی بودند آقای احمدی نژاد جز تسخیر کنندگان لانه بوده اند.
پس از انتشار این تصاویر سعید حجاریان در مصاحبه با آسوشیتدپرس گفت: گروگانگیر حاضر در عکس گرفتهشده در سال 1979 محمود احمدینژاد رئیسجمهور منتخب مردم ایران نیست، بلکه یکی از مبارزانی است که در زندان خودکشی کرد.[1]
اما ذکر این موضوع موجب گردید تا تسخیر کنندگان لانه با ذکر خاطرات خود مواضع آن روزهای آقای احمدی نژاد را برای مردم بازخوانی کنند. حبیب الله بی طرف در این باره می گوید: «جریان تسخیر سفارت آمریکا منبعث از شورایی متشکل از نمایندگان انجمنهای اسلامی چهار دانشگاه تهران، شهید بهشتی، پلی تکنیک و صنعتی شریف بود. ایده تسخیر سفارت توسط آقای اصغرزاده در جلسه شورای تحکیم وحدت مطرح شد که آقایان سیدی نژاد و احمدی نژاد با آن مخالف بودند. آقای احمدی نژاد تهدید کرد اگر قصد این کار را داشته باشید، موضوع را به آقای بازرگان منتقل می کنم! و این برخورد باعث شد این دو نفر از کمیته برنامه ریزی تسخیر کنار گذاشته شوند و عملا بار حرکت تسخیر لانه جاسوسی بر دوش دانشگاههای تهران، پلی تکنیک، صنعتی شریف و شهید بهشتی قرار گرفت.»[2]
سید محمد هاشمی که یکی از تسخیرکنندگان لانه جاسوسی است نیز در این باره می گوید: «نماینده دانشگاه تربیت معلم آقای سیدنژاد بود و نماینده دانشگاه علم و صنعت آقای محمود احمدینژاد. آنها معتقد بودند که تسخیر سفارت امریکا در آن مقطع موضوعیت ندارد و مساله ما امروز چپها هستند و باید حمله به منافع شوروی را در دستور کار قرار دهیم. حتی تهدید کرده بودند که ما به دولت موقت جریان را گزارش میدهیم، ولی کار آنقدر با سرعت و قدرت پیش رفت و مورد تایید امام و قبول مردم قرار گرفت که دیگر از آن به بعد نتوانستند کاری بکنند... لیدرهای انقلاب فرهنگی آقایان احمدینژاد و سیدنژاد بودند. همه دانشجویانی که داخل لانه بودند تا آنجا که من میدانم مخالف انقلاب فرهنگی به شکل تعطیلی دانشگاهها بودند. میگفتند باید کنترل را زیاد کنیم اما مخالف تعطیلی دانشگاهها بودند. آن طیف مخالف تسخیر لانه چون دیدند دانشگاهها از دانشجویان مذهبی خالی شده و نقش چپها پررنگ شده، آمدند و انقلاب فرهنگی را راه انداختند. یک قسمت از این کار تعطیلی دانشگاهها بود و بخش دیگرش بیرون کردن عده زیادی از دانشگاه ... انقلاب فرهنگی به نوعی در مخالفت با تسخیر سفارت انجام گرفت. در اصل آنها به دنبال راهی دیگر برای نشان دادن خودشان بودند که اگر حمایتی از آن نمیشد شاید سرانجامی هم نمییافت.»[3]
ازدواج و مهاجرت
آقای احمدی نژاد در سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و بعد از مدت کوتاهی به همراه خانواده عازم آذربایجان غربی شد و در دوران تعطیلی دانشگاه ها به علت انقلاب فرهنگی به عنوان معاون فرماندار و فرماندار در شهرستان های ماکو و خوی به خدمت پرداخت و در اواخر این دهه به عنوان مسوول پشتیبانی جنگ در استانداری کردستان و بعد به عنوان مشاور استاندار به خدمت مشغول بود، همچنین به مدت دو سال در جبهه های غرب در کسوت های مختلف رزمندگی –مهندسی رزمی تا عملیات در عمق خاک دشمن -در دفاع مقدس ملت ایران مشارکت داشت.
دوران فرمانداری ماکو |
در سال ۱۳۷۲ به عنوان مشاور فرهنگی وزارت فرهنگ و آموزش عالی برگزیده شد و پس از مدت کوتاهی به عنوان اولین استاندار به اردبیل رفت. در دوران استانداری وی، استان اردبیل با وجود تازه تاسیس بودن استان و دشواریهای جوی در فعالیتهای عمرانی استان برتر شناخته شد.
محمود احمدی نژاد از پایه گذاران موثر ائتلاف آبادگران بود که با پیروزی در انتخابات دور دوم شوراهای اسلامی شهر و روستا در تهران توسط این شورا به شهرداری تهران برگزیده شد.
مهمترین سوابق دکتر احمدی نژاد
• فرماندار ماکو
• فرماندار خوی
• مشاور استاندار کردستان
• مشاور فرهنگی وزیر فرهنگ و آموزش عالی در سال 1372
• استاندار استان اردبیل در سال های 1372 تا 1376
• عضو هیات علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت از سال 1368 تا کنون
• شهردار تهران از سال 1382 تا 1384
ریاست جمهوری
دکتر محمود احمدی نژاد در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، با شعار انتخاباتی «میشود و میتوانیم» وارد عرصه رقابت شد.
از مهمترین برنامهها و شعارهای انتخاباتی وی میتوان به موارد زیر اشاره کرد[4]:
· دولت کارآمد و عدالتگستر
· عدم وجود حرکت سختگیرانه در مورد حجاب بانوان ایرانی
· سلامت مدیران
· مبارزه با فساد اداری
· پیشگیری از بروز شکاف بین دولت و مردم
· تشکیل «دولت اسلامی»
· تثبیت و تقویت آرمانخواهی و برائت از ایدهآلیسم
· گفتمان خدمت به جای قدرت
· علمی کردن مدیریت
· کاهش نرخ تورم از طریق کاهش هزینههای دولت و کاهش نرخ سود بانکی
· بسط توسعه سیاسی از طریق بالا بردن قدرت نقد و مشارکت مردم
· اولویت دادن به تولید داخلی
· حضور دولت در هر استان برای حل مشکلات بخشی
· کاهش تصدیگری دولت
· بالندگی فرهنگ از طریق تقویت هویت ملی و تاریخی و اسلامی ایران
· ایجاد فضای آرمانی و آرمانخواهی در کشور برای مقابله با معضلات فرهنگی
دکتر احمدی نژاد مجدد در سال 88 با شعارهایی مشابه بر
کرسی ریاست جمهوری نشست و بدین ترتیب هشت سال (84-92) ریاست جمهوری اسلامی ایران
را بر عهده داشت. بررسی عملکرد هشت ساله ایشان با توجه به شعارهای فوق می تواند
میزان موفقیت دولت در عمل به حرف ها و وعده هایش و صداقت آقای احمدی نژاد در
برخورد با مردم را به ما نشان دهد. این بررسی در فصل های بعدی کتاب به تفصیل آورده
شده است.